عکس : این زن به واسطه زیبایی اش سال ها جاسوس بود!!

عکس؛ بانویی که به واسطه زیبایی اش سال ها جاسوس روسیه در آمریکا بود


عکس؛ زیباترین سیاستمدار روس

آلینا کبیوا؛ وی هم اکنون عضو دومای روسیه و از سیاستمداران هوادار دولت است.

تصاویر : هیاهوی شگفتی ساز دختر جوان ایرانی

دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از 10 مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند. مریم میرزاخانی در سال های ۷۳ و ۷۴ ( سال سوم و چهارم دبیرستان) از مدرسه‌ی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال ۱۹۹۴ در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با ۴۱ امتیاز از ۴۲ امتیاز مدال طلای جهانی گرفت . سال بعد یعنی ۱۹۹۵ در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با ۴۲ امتیاز از ۴۲، رتبه ی ۱ طلای جهانی را به دست آورد. مریم در دانشگاه شریف در رشته‌ی ریاضی ادامه تحصیل داد.میرزاخانی با دریافت بورسیه از طرف دانشگاه هاروارد به آنجا رفت و تحصیلاتش را در آنجا ادامه داد. مریم میرزاخانی که تحصیلات کارشناسی‌ارشد و دکتری را در دانشگاه هاروارد پشت سرگذاشت، به همراه 9 محقق برجسته دیگر چندی پیش در چهارمین نشست10 برلیان، نشریه Popular Science در آمریکا مورد تقدیر قرار گرفت. به نوشته USA TODAY ، این فهرست 10 نفره شامل محققان و نخبگان جوانی است که در حوزه‌های ابتکاری مشغول به فعالیت هستند و با این حال معمولا از چشم عموم پنهان مانده‌اند. این فهرست بر اساس پیشنهاد‌های ارائه شده از سوی سازمان‌های گوناگون، روسای دانشگاه‌ها و ناشران انتشارات علمی برگزیده شده‌اند. این محققان برجسته جوان در حوزه‌های گوناگونی از گرافیک رایانه‌یی تا ریاضیات و علوم رباتیک، افق‌های تازه‌ای در مرزهای جهان اطراف ما گشوده‌اند که مریم میرزاخانی ریاضیدان 33 ساله ایرانی یکی از آنهاست. میرزاخانی در سال 1999 میلادی موفق به پیدا کردن راه‌حلی برای یک مشکل ریاضی شد





که بسیاری را به دام انداخته بود: محاسبه حجم‌های فضایی منحنی هندسی. ریاضیدانان مدت‌های طولانی است که به دنبال یافتن راه عملی برای محاسبه حجم رمزهای جایگزین فرم‌های هندسی هذلولی بوده‌اند و در این میان مریم میرزاخانی جوان در دانشگاه پرینستون نشان داد که با استفاده از ریاضیات شاید بتوان بهترین راه را به سوی دست یافتن به راه‌حلی روشن در اختیار داشت: محاسبه عمق حلقه‌های ترسیم شده بر روی سطوح هذلولی.میرزاخانی در تلاش است تا معمای ابعاد گوناگون فرم‌های غیر طبیعی هندسی را حل کند. در صورتی که جهان از قاعده هندسه هذلولی تبعیت کند، ابتکار وی به تعریف شکل و حجم دقیق جهان کمک خواهد کرد. در واقع مشکل این است که برخی از این اشکال هذلولی هم‌چون doughnuts و یا amoebas دارای ظاهری بسیار نافرم هستند که محاسبه حجم آنها را به معمایی جدی برای ریاضیدانان مبدل کرده است. اما میرزاخانی با یافتن راهی جدید در واقع دست به یک ابتکار عمل بزرگ زد و با ترسیم یک سری ازحلقه‌ها بر روی سطح این گونه اشکال پیچیده به محاسبه حجم آنها پرداخت. جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کلی (Clay Mathematics Institute) می‌گوید: میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی می‌تواند به سرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریه ژرف و عمیق برسد. مریم میرزاخانی از دانش‌آموزان نخبه المپیادی کشور است که در سال 74 در المپیاد جهانی ریاضی علاوه بر دریافت مدال طلا با کسب بالاترین امتیاز به عنوان نفر اول جهان شناخته شده‌است. میرزاخانی دانش‌آموز نخبه ریاضی، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ریاضی در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و از جمله بازماندگان سانحه غم‌بار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه 76 است. در این حادثه اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود به دره سقوط کرد و طی آن شش تن از دانشجوی نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف شامل آرمان بهرامیان، رضا صادقی - برنده دو مدال طلای المپیادجهانی - علیرضا سایه‌بان و علی حیدری، فرید کابلی، دکتر مجتبی مهرآبادی و مرتضی رضایی دانشجوی دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بین‌المللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی ناباورانه، جان باختند.

دعوت قطبی از یک بازیگر زن به‌ قطر! + عکس


سه بازیگر مطرح سینمای ایران هم بعد از دعوت قطبی اعلام کردند در صورتی که این اتفاق بیفتد و ایران به مراحل پایانی برسد حتما کارهای خود را انجام می دهند تا برای تماشای بازی تیم ملی به قطر بروند.

خبر نوشت: سرمربی تیم ملی که تمایل زیادی داشت اعضای این بنیاد حداقل یکی از بازی های تیم ملی را از نزدیک تماشا کنند، در مراسم خداحافظی کوچکی که قبل از اعزام به قطر با آنها برگزار کرد نیکی کریمی، مصطفی زمانی و هنگامه قاضیانی را برای تماشای یکی از بازی های تیم ملی دعوت کرد.
عکس های مصطفی زمانی ,نیکی کریمی , افشین قطبی و هنگامه قاضیانی در شیرخوارگاه شبیر - www.pix4pix.net

او رو به اعضا گفت: «من خیلی دوست دارم شما به قطر بیایید. منتهی می دانم همه شما کار دارید. به همین خاطر در صورتی که تیم ملی به نیمه نهایی یا فینال جام ملت ها رسید من از شما دعوت می کنم تا برای تماشای بازی تیم ملی بیایید دوحه.»

سه بازیگر مطرح سینمای ایران هم بعد از دعوت قطبی اعلام کردند در صورتی که این اتفاق بیفتد و ایران به مراحل پایانی برسد حتما کارهای خود را انجام می دهند تا برای تماشای بازی تیم ملی به قطر بروند.




برخورد با فروشندگان «دختر ویدیویی»+ عکس


معاون دادستان مشهد از دستور مدعی‌العموم برای مبارزه با عرضه‌کنندگان محصولات ضدفرهنگی خبر داد.

قاضی سید امیر مرتضوی با هشدار به فروشندگان عروسک‌های مبتذل و مستهجن اظهار کرد: ‌پیگیری‌های غیر محسوس ضابطان قضایی برای شناسایی فروشندگان و عرضه‌کنندگان این‌گونه عروسک‌ها در مشهد آغاز شده است.

وی افزود: پس از آن‌که دشمنان نظام در تهیه و توزیع فیلم‌های مستهجن کارتونی و ماهواره‌ای که نونهالان کشور را هدف گرفته بودند با هوشیاری شهروندان و خانواده‌ها ناموفق ماندند هم‌اکنون اهداف خود را با عرضه عروسک‌های مستهجن و مبتذل پیگیری می‌کنند که متاسفانه تعدادی از این نوع عروسک‌ها به کشور وارد و در شهرهای مختلف توزیع شده است.






وی با تایید ورود عروسک‌هایی تحت عنوان «دختر ویدیویی» به کشور نیز خاطرنشان کرد: این نوع عروسک‌ها که به شکل گردنبند از آن استفاده می‌شود، قابلیت فیلم‌برداری از حریم خصوصی خانواده‌ها را دارد و شهروندان باید به هنگام خرید عروسک کاملا دقت نظر داشته باشند تا حریم خصوصی آنها محفوظ بماند.

معاون دادستان مشهد با بیان این‌که «دشمنان اسلام برای گسترش مفاسد اخلاقی در جامعه هم‌اکنون کانون گرم خانواده‌های ایرانی را هدف گرفته‌اند» از عرضه برخی عروسک‌ها با حالت‌های مستهجن در مشهد خبر داد و گفت: ‌ضابطان قضایی در بسیج با انجام تحقیقات غیر محسوس، یکی از فروشگاه‌های عرضه این‌گونه عروسک‌ها را شناسایی کرده‌اند که با جمع‌آوری عروسک‌ها، فروشنده آن‌ها نیز تحقت تعقیب قضایی قرار گرفته است.

وی گفت: ‌به دلیل این‌که این‌گونه کالاها حریم خصوصی خانواده‌ها را به خطر می‌اندازد و سلامت و امنیت روانی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند، مدعی‌العموم بر حسب وظیفه قانونی دستور پیگیری و جمع‌آوری این‌گونه کالاها از فروشگاه‌ها را صادر کرده است.

وی با تاکید بر این‌که «روی برخی کالاها نمادها و علایم فرقه‌های نوظهور و شیطانی درج می‌شود در حالی که بسیاری از شهروندان و فروشندگان اطلاعی درباره این‌گونه علایم ندارند» افزود: متاسفانه علایم و نمادهای شیطانی هم‌اکنون بر روی کالاهایی مانند عروسک هم درج می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دادگستری خراسان رضوی، وی با تاکید بر این‌که «دستگاه قضایی به عنوان حافظ جان و مال مردم و به دلیل حفظ امنیت روانی جامعه با هر پدیده نوظهوری که کانون گرم خانواده‌ها را هدف گرفته باشد برخورد جدی می‌کند» تصریح کرد: هر مغازه‌ای که اقدام به عرضه این قبیل کالاها بکند بدون اغماض پلمب و فروشنده آن تحت تعقیب قضایی قرار می‌گیرد.

عکس : ثروتمند ترین مرد دنیا در سال ۲۰۱۰ انتخاب شد

کارلوس اسلیم ، با ثروت ۵۴۰۰۰ میلیارد تومانی خود ثروت‌مندترین مرد جهان در سال ۲۰۱۰ لقب گرفت کسی که بیل گیتس را به سادگی در ثروت کنار زد.




اما به راستی کارلوس اسلیم کیست ؟

۱ – او لقب “ثروتمندترین مرد جهان” را برای اولین بار در کشورهای در حال توسعه متعلق به خود کرد.

از صاحب ۲۲۰ شرکت از مخابرات گرفته تا راه‌آهن از بانک گرفته تا رستوارن انتظار غیر از این نمی‌رود.

۲ – در مکزیک به او آقای انحطارطلب می‌گویند.

وال استریت ژورنال درباره کارلوس اسلیم نوشت : “مشکل است روزی را در مکزیک سپری کنید و پولی از جیب

شما به جیب کارلوس اسلیم نرود.” ۸۰ درصد از خط‌های تلفن ثابت مکزیک در دست شرکت مخابراتی او یعنی

TelMax است.همچنین ۷۰ ٪ از خطوط تلفن همراه.

۳ – با اینکه فوتبال ورزش محبوب مکزیک است ولی او عاشق بیس‌بال است.

۴ – او اصلیتی لبنانی دارد.

ژولین[خولین] اسلیم حداد پدر کارلوس در سال ۱۹۰۲ برای فرار از خدمت سربازی از لبنان به مکزیک مهاجرت کرد.

و در آنجا به واردات و همچنین ایجاد یک بنگاه معاملات ملکی پرداخت که بعدها میلیون‌ها دلار ارزش پیدا کرد.خانواده مادری کارلوس نیز اصالتی لبنانی دارند که در پایان قرن نوزدهم ساکن مکزیک شدند.

۵ – او به مقتصد بودن شهرت دارد.

او از جوانی فردی مقتصد بود حتی حال که میلیون‌ها دلار ثروت دارد در همان خانه ۶ اتاق خوابه‌ای که از ۳ دهه پیش در آن ساکن بوده سکنی گزیده و با اینکه آدم ربایی در مکزیک امری عادیست ولی او همچنان به تنهایی تا محل کار رانندگی می‌کند.

۶ – تحصیلات کارلوس اسلیم چیست ؟

او مهندس راه و ساختمان است و در حین تحصیل در دانشگاه خود ریاضیات و برنامه‌نویسی تدریس می کرد.

لخت شدن مسافر در اعتراض به تفتیش بدنی (+عکس)

گفته می شود این حادثه در فرودگاه شهر "ریچموند" آمریکا رخ داد. بر اساس قانون جدید فرودگاه های آمریکا که بیش از دو سال است اجرا می شود، مسافران باید از داخل دستگاهی عبور کنند که تصویر بدن عریان آنان را نشان می دهد.
اخبار رسیده از ایالات متحده آمریکا حاکی از آن است که دو روز پیش یک شهروند آمریکایی در اعتراض به بازرسی بدنی در فرودگاه، به طور غیر منتظره همه لباس های خود را از تن درآورد و در مقابل دید همگان عریان شد.

به گزارش خبرنگار تابناک، این حادثه در فرودگاه شهر "ریچموند" آمریکا رخ داد و بر اساس قانون جدید فرودگاه های آمریکا که بیش از دو سال است اجرا می شود، مسافران باید از داخل دستگاهی عبور کنند که تصویر بدن عریان آنان را نشان می دهد.

مسئولان فرودگاه های آمریکایی برای مقابله با حملات تروریستی از این دستگاه استفاده می کنند.

پس از عریان شدن این شهروند آمریکایی که "آرون توبی" نام دارد، نیروهای پلیس او را بازداشت کرده و مورد بازجویی قرار دادند. "توبی" که 20 سال سن بیشتر ندارد عباراتی روی سینه خود نوشته بود و پس از عریان شدن به سمت دیگر مسافران فرودگاه ایستاد و با دست به عبارات اعتراضی که روی سینه خود نوشته، اشاره کرد.

البته در شرایطی که با وجود اعتراضات گسترده مردمی در آمریکا، آژانس امنیت حمل و نقل این کشور همچنان بر موضع خود مبنی بر اسکن عریان مسافران در فرودگاه‌های آمریکا اصرار می‌ورزد، مردم این کشور نیز روش‌های جدیدی را برای اعتراض به این اقدامات توهین‌آمیز برگزیده‌اند.

عکس زیر زنی را نشان می‌دهد که مورد بازرسی توهین‌آمیز قرار گرفته و خود را بازمانده تجاوز جنسی در گیت‌های بازرسی نامیده است.





وی با بلند کردن پلاکاردی، اعتراض خود را به اهانت جنسی به مسافران در پایانه‌های فرودگاهی آمریکا نشان داده است. بر روی پلاکارد، عبارت "بازمانده تجاوز جنسی/ معترض به تجاوز در فرودگاه‌ها" نقش بسته است.

اصلاحیه چهارم قانون اساسی آمریکا حق رد تفتیش بدنی از سوی شهروندان را به آنها می دهد، این در شرایطی امکان دارد که این تفتیش توهینی علیه خصوصیت های شخصی این فرد به حساب آید.

تفتیش توهین آمیز بدنی علیه مسافران در آمریکا این روزها خشم هزاران شهروند آمریکایی را برانگیخته و به یکی از سوژه های داغ رسانه های این کشور نیز تبدیل شده است.

با بالا گرفتن اعتراضات نسبت به بازرسی های اهانت آمیز در فرودگاه های آمریکا، پایگاه اطلاع رسانی آنتی وار از ثبت ۹۰۰ شکایت تنها در ماه نوامبر در "اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا” در خصوص این تعرضات خبر داد.

عجیب ترین رسم های ازدواج دنیا

عجیب ترین رسم های ازدواج دنیا در اینجا سعی داریم برخی از این آداب و رسوم عجیب را که گاه باعث شگفتی دیگران می‌‌شود معرفی کنیم.اما برخی از آنها کاملاً بی‌معنی بوده و جایی در فرهنگ امروز انسان‌ها ندارند.

مردم سراسر دنیا در ازدواج‌های خود آداب و رسوم بی‌شماری را رعایت می‌‌کنند که ریشه در نسل‌ها دارند. اغلب، این رسم و رسوم دارای معانی با ارزش و جالبی هستند

سکه‌های کفش عروس در سوئد

یک رسم کهن در سوئد این است که عروس سکه‌هایی را در کفش خود حمل می‌‌کند. یک سکه نقره از طرف پدر عروس در کفش چپ او قرار می‌‌گیرد و یک سکه طلا از طرف مادرش در کفش راست عروس گذاشته می‌‌شود و او باید در تمام مدت مراسم این سکه‌ها را در جای خود نگه دارد. این کار نشانه احترام همیشگی عروس به پدر و مادرش و حمایت پدر و مادر از اوست.

سیاه کردن عروس در اسکاتلند


در اسکاتلند یکی از رسمهای قبل از مراسم اصلی ازدواج آن است که باید عروس را سیاه کرد. طبق این رسم؛ اطرافیان باید عروس را غافلگیر کرده و بدون این‌ که خبر داشته باشد، روی سرش مواد کثیف‌ کننده‌ای همچون آب کثیف، تخم‌مرغ، سس‌های مختلف، پر و موادی از این قبیل بریزند. سپس عروس آینده که کاملاً کثیف شده، توسط همان اطرافیان دور شهر چرخانده می‌‌شود و حتی او را به چند قهوه‌خانه و رستوران شلوغ هم می‌‌برند که همه او را ببینند.


ظروف شکسته، ربودن عروس و اره کردن درخت در آلمان

یکی از جالب‌ترین رسمهای قدیمی آلمان این است که فامیل عروس و داماد قبل از مراسم، تعداد زیادی ظرف و ظروف را می‌‌شکنند و بعد عروس و داماد را مجبور می‌‌کنند تا آنها را جمع کنند. طبق آداب مردم آلمان وقتی عروس و داماد با کمک یکدیگر این ظرفهای شکسته را که با تلاش بسیار اطرافیان پخش شده‌ جمع می‌‌کنند، در حقیقت خود را آماده می‌‌سازند که در کنار یکدیگر به جنگ مشکلات زندگی بروند و این کار برای عروس و داماد خوش‌یمن است.

در بسیاری از دهکده‌های آلمان دوستان عروس یا داماد، عروس را می‌‌دزدند و در جایی پنهان می‌‌کنند. سپس داماد باید عروس خود را پیدا کند. البته این جستجو همیشه از یک قهوه‌خانه شروع می‌‌شود و داماد، حاضرین در قهوه‌خانه را دعوت می‌‌کند تا پس از نوشیدن یک نوشیدنی به خرج او، در پیدا کردن عروس، وی را یاری دهند.

اره کردن کُنده درخت هم یکی دیگر از رسوم آلمانی است که به نظر می‌‌رسد به منظور ارزیابی مهارت‌های جسمانی عروس و داماد طراحی شده است. پس از انجام مراسم عقد، عروس و داماد باید یک کنده بزرگ را دو نفری اره کنند و البته باید این کار را تنها با دست راست‌شان انجام دهند. اگر آنها این کار را به خوبی و با همکاری یکدیگر انجام دهند، معلوم می‌‌شود که زندگی زناشویی خوبی خواهند داشت ولی اگر نتوانند از پس آن برآیند، حتماً کارشان به مشکل برخورد خواهد کرد.

پرش عروس و داماد در بین سیاهپوستان

عروس و دامادهای سیاهپوست آمریکایی رسم جالبی برای خود دارند. منشا این رسم مشخص نیست ولی معنای جالبی دارد. پرش عروس و داماد پس از عقد انجام می‌‌گیرد و در آن عروس و داماد باید با یک پرش، زندگی تازه را آغاز کنند. این پرش بدان معناست که آنها تمام مشکلات و نگرانی‌های زندگی مجردی را رها می‌‌کنند و با یک جهش بلند پا به زندگی زناشویی و ماجراهای تازه آن می‌‌گذارند. این پرش باید جلوی چشم خانواده‌های عروس و داماد انجام گیرد.

مرگ و سقوط هزاران پرنده از آسمان+عکس


به گفته کارشناسان گرچه این گونه مرگ پرندگان ولی نه به این وسعت و تعداد، اما پیش از این نیز تحقیق کارشناسان و محققان نتیجه ای در بر نداشته است.
شهروندان ایالت ارکانزاس آمریکا شاهد بروز یک اتفاق بی سابقه بودند.

به گزارش خبرنگار «تابناک اجتماعی»، سقوط بیش از هزار پرنده مرده از آسمان موجب شگفتی مردم این منطقه از جنوب ایالات متحده شد.

بنابر این گزارش، با توجه به مرگ این پرندگان پیش از سقوط، محققان و کارشناسان زیست محیطی منطقه به دنبال کشف علت مرگ همزمان این تعداد پرنده آن هم در یک منطقه شده اند.





به گفته کارشناسان گرچه این گونه مرگ پرندگان ولی نه به این وسعت و تعداد، اما پیش از این نیز تحقیق کارشناسان و محققان نتیجه ای در بر نداشته است.





گمانه زنی های و اظهارات اولیه مسئولان حاکیست، این پرندگان یا بر اثر رعد و برق یا برخورد با سیم های انتقال برق کشته شده اند و یا این مرگ دسته جمعی ناشی از آتش بازی های شب سال نو میلادی بوده است و احتمال مسمویت این پرندگان نیز در بررسی های اولیه منتفی شده است.

عکس های دیدنی ازعشق عجیب و غریب یک مرد و زن


داستان عشق عجیب و غریب یک مرد و زن چینی، اخیرا رسانه‌ای شده است و توجه زیادی به خود جلب کرده است.بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان ۱۹ ساله بود، عاشق یک زن ۲۹ ساله بیوه به نام «ژو» شد.
بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان ۱۹ ساله بود، عاشق یک زن ۲۹ ساله بیوه به نام «ژو» شد.

به گزارش البرز، در آن زمان عشق یک مرد جوان به یک زن مسن‌تر،غیراخلاقی بود و پسندیده نبود. برای جلوگیری از شایعات این زوج تصمیم گرفتند، فرار کنند و درغاری در استان ژیانگ‌جین زندگی کنند.




در اول زندگی مشترک آنها بی‌چیز بودند، نه دسترسی به برق داشتند و نه غذایی، طوری که مجبور بودند از گیاهان و ریشه درختان تعذیه کنند و روشنایی خود را با یک چراغ نفتی تأمین کنند.در دومین سال زندگی مشترک، «لیو»، کار خارق‌العاده‌ای را شروع کرد، او با دست خالی شروع به کندن پلکان‌هایی در دل کوه کرد، تا همسرش بتواند به آسانی از کوه پایین بیاید، او این کار را پنجاه سال ادامه داد.



نیم قرن بعد در سال ۲۰۰۱، گروهی از مکتشفین، در کمال تعجب این زوج پیر را همراه شش هزار پله کنده شده با دست پیدا کردند.
هفته پیش «لیو» در ۷۲ سالگی در کنار همسرش فوت کرد. «ژو» روزهای زیادی در کنار تابوت همسرش سوگوار بود.
دولت چین تصمیم گرفته که «پلکان عشق» و محل زندگی این زوج را حفظ کند و آن را تبدیل به یک موزه کند.


نیکول کیدمن، رحم زنی را اجاره کرد و بچه دارشد ! +عکس

به گزارش آخرین نیوز، نیکول کیدمن بازیگر سرشناس امریکایی – استرالیایی، مدتی است که بچه دار شده است! در حقیقت نیکول کیدمن و همسرش کیت اوربان تصمیم به افزایش تعداد فرزندان خود گرفته بودند اما مشغله نیکول بخاطر بازی در فیلم های متعدد، مانعی بزرگ برای رسیدن به آرزوی آنها بود.





سرانجام نیکول ۴۳ساله و همسرش تصمیم خود را گرفتند و از طریق رحم جایگزین (اجاره رحم یک زن دیگر) به آرزوی خود رسیدند!

آنها این اقدام خود را از تمام رسانه ها پنهان کرده بودند و سرانجام پس از به دنیا آمدن فرزندشان، موضوع را به علاقمندان خود اعلام کردند.
فرزند جدید آنها نیز یک دختر به نام مارگارت است. این زوج دختری دو ساله به نام ساندی رز نیز دارند.

عکس جدید الناز شاکر دوست و محسن یگانه

عکس جدید الناز شاکر دوست و محسن یگانه و شهاب رمضان و مازیار فلاحی  


قرار مخفیانه شکیرا با فوتبالیست ۲۴ساله لو رفت +عکس

مطمئنا خبر حضور مخفیانه شکیرا در جشن تولد پیکه (مدافع تیم بارسلونا) را خوانده اید. 

شکیرا حدود ۱۰سال بود که با آنتونیو دلا روا که پسر رئیس جمهورسابق آرژانتین است، ارتباط عاشقانه داشت، اما به نظر میرسد این روزها تصمیم به عوض کردن معشوقه خود گرفته است.
درحالیکه شکیرا ۳۴سال و پیکه ۲۴سال سن دارد، گفته می شود که پیکه از او خواستگاری کرده است!



معنی همه چیز تغییر کرده !!! طنز


سطل آشغال :

وسیله ای ا ست موجود در خیابان ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !

مدرک تحصیلی :

کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق می کند !

اوراقچی :

تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند !

حراج :

اصطلاحی است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده

و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می کنند …!

رئیس :

فردی که وقتی شما دیر به سر کار می روید خیلی زود می آید

و زمانی که شما زود به اداره می روید یا دیر می آید و یا مرخصی است …!

بزرگراه :

نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش های ۲۰۱۰ !

شب امتحان :

شب التماس به درگاه خداوند !

شب توبه !

البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست

تحقیق :

Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !

بیرون هم که پروژه میفروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !

گارانتی :

یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !

وقتی هم میبری میگن : تعویض که نداریم روی اون جای انگشت دست خورده هست !

بعد از ۳۸۹۲۶۴۹۸۲۶۴۳۲ بار التماس میگن اوکی تعمیرش میکنیم !

این قطعه رو ۸۹۳۶۲۴۹۳۸۲۶۴۹۳۲۸۶۴ روز دیگه میتونید تحویل بگیرید !

بیمه عمر :

قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته

تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود !

قبولی در دانشگاه :

نتیجه ای است در کمال عدالت و انصاف

که هیچ ربطی به رتبه کسب شده توسط شما و تلاشتان ندارد !

سریال :

فیلمی است چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین

شیوه های دزدی را به شما آموزش می دهد …!

تلفن همراه :

وسیله ای ۴ کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن ، عکس و فیلم گرفتن و نهایتا مخ زنی !

گرانی :

واژه ای است زاده توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است !!!

مترو :

سونای بخار عمومی و متحرک با بوی زیبای عرق نعناع عرق گلاب !

عرق جوراب ، عرق گربه مرده ، عرق ماهی سفید ، عرق بوی دهن وزغ و …!!!

سر بر میگردونی میبینی یکی هم شبیه گودزیلا تو دهنت وایساده

و بر و بر داره نگات میکنه !!! بوی وزغ همچنان ادامه دارد …

عذرخواهی :

از مد افتاده است و بجای استفاده از کلمات معذرت میخوام ، ببخشید ، متاسفم

از کلمه های :حالا بی خیال شو ، خیلی خب بابا ،

ای بابا خب بابا ، خودتو لوس نکن ! و … استفاده می شود!

خودپرداز :

دستگاهی است که همیشه خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد

و اگر صفی در کار نباشد ۹۷/۴۵ درصد اوقات خراب است !

اونجاهایی هم که ظاهرا سالمه و خلوت میری کارتت رو میذاری

یهو میبینی کارتت رو قورت داد !

شناسنامه یا کارت ملی :

دفترچه و کارتی که هرکدام از آنها بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتشان لازم هستند !

اگر کارت ملی بدی شناسنامه میخوان

شناسنامه بدی کارت ملی میخوان

جدیدا هر دو رو با هم بدی گواهینامه میخوان

گواهینامه بدی میگن پس کارت ملی کو؟

کارت ملی و گواهینامه باهم بدی میگن شناسنامه کو؟

هر سه تا رو باهم بدی میگن کارت پایان خدمت کو … !!!؟

ایرانسل :

خط تلفنی است جهت ایجاد مزاحمت و سر به سر دوست و آشنا گذاشتن !

برای کلاه برداران بسیار کاربرد دارد !

برای چخوس (Chokhos = زید) بازان بسیار بسیار کاربرد دارد !

از پذیرفتن خانم های بد حجاب معذوریم ! :

تابلویی که در همه جا نصب شده، جهت خنده و عوض کردن روحیه ی مردم !

و در نهایت علامت تعجب (!) :

علامتی است که اگر اون رو از من بگیرید

من هیچی نمیتونم بنویسم !

لطفا جو گیر نشوید..

سراسر دنیا را وجب به وجب بگردید ملتی پیدا نمی‌کنید که مردمان آن بتوانند مثل ما جوگیر شوند، خالصانه عرض می‌کنم، حداقل در این یک مورد مردمان هیچ کشوری به گرد پای ما هم نمی‌رسند. سرعت جوگیر شدن ما آنقدر بالاست که خود ما هم غافلگیر می‌شویم، اما باز جای شکرش باقی است که این جوگیر شدن ما با همان سرعت و شدتی که اوج می‌گیرد، فروکش هم می‌کند.




بگذریم. تا به اینجا هر چه خوانده‌اید مثلا مقدمه بوده، اصل مطلب مانده است که اگر آن را هم نخواندید، زیاد مهم نیست. لپ کلام همان بود که گفتیم، اما تا آخر مطلب را اگر خواندید، لطفا جوگیر نشوید و برای ادای احترام فیزیکی، دسته‌جمعی به محل کار ما مراجعه نکنید.

اما اصل گزارش را با یک شیوه نوین و ابداعی! با چند سوال شروع می‌کنیم. (اوج خلاقیت ما)‌

اول این‌که چرا ما این همه جوگیر می‌شویم؟ (کلا توضیح دهید.)‌

ریشه اصلی این جوگیر شدن سریع و دائمی ما کجاست؟ (نشانی دقیق محل ریشه مورد نظر است.)‌

شما تا به حال چندین و چند صد بار جوگیر شده‌اید؟ (به ده رقمی‌ها جایزه داده می‌شود.)‌

تاکنون چندین بار به دلیل جوگیر شدن در مسائلی که هیچ اطلاعی از آن ندارید، دخالت کرده‌اید؟ (دوست ندارید، پاسخ ندهید.)‌

به نظر شما این جوگیر شدن‌ها ریشه روانی دارد؟ (البته که ندارد. تا نظرشما چه باشد.)‌

آیا تاکنون به دلیل جوگیر شدن بی‌موقع شرمنده شده‌اید؟ (پاسخ منفی پذیرفتنی نیست.)‌

برگردیم سر اصل مطلب، یعنی همان آگاه کردن شما از موضوعات مختلف اما این بار انواع جوگیر شدن در ایران امروز و چه بسا در جهان امروز، البته با ذکر این نکته که تمامی داستان‌های نقل شده واقعی است، به جان خود (آخر کلمه خود را آن‌گونه که دوست دارید کامل کنید، مثلا، م بگذارید، یا ت یا ش بگذارید یا.... ایهام را حال کردید) راست می‌گویم. چون کارشناسان می‌گویند برای اصلاح جامعه باید اعضای آن برای تغییر عادات اشتباه خود اراده کنند.


جوگیر شدن در تکه پاره کردن تعارف

تعارف کردن تا اندازه‌ای که احترام خود را به طرف مقابل نشان دهیم خیلی خوب است، اما ادامه دادن آن مشکل‌آفرین و دردسرساز است. خدا آن روز را نیاورد که در تکه پاره کردن تعارف جوگیر شویم، مثل همین: شام تشریف بیاورید پیش ما. نه، قربان شما. تعارف می‌کنید؟ نه، به خدا چه تعارفی. پس حتما بیایید. نه جان تو، از اکباتان تا تهرانپارس که بیایم ساعت 12 شب می‌شود. اشکال ندارد ما بیدار هستیم. تعارف نمی‌کنم. جان من بیا. خیلی ممنون. مرگ من بیا. یک شب دیگه ان‌شاءالله. نکند از ما بدت می‌آید! این چه حرفیه. پس جان عزیزت پاشو بیا.... یک ساعت بعد، مرد حسابی دارم التماست می‌کنم پاشو بیا دیگه، الو، الو، الو.... بی‌معرفت قطع کرد.

داشتیم از رستوران محل کارمان خارج می‌شدیم که.... شما بفرمایید. نخیر شما بفرمایید. نه آقا شما بزرگ‌ترید، اول شما بفرمایید. نخیر، این چه فرمایشی است، شما سمت راست هستید اول شما بفرمایید. تا این‌که آقا رضا از روی احترام آنچنان دست من را کشید که آستین پیراهنم از شدت احترام ایشان داشت پاره می‌شد. سعیدخان هم که جوگیرتر شده بود اصرار داشت که اول حاج آقا به دلیل محاسن سفیدشان تشریف ببرند. به همین دلیل مدام از پشت، حاج آقا را هول می‌داد و می‌گفت: « جان حاج آقا نمی‌شود. اول شما بفرمایید.» حاج آقا هم مقاومت می‌کرد تا این‌که طفلک حاج آقا با مخ رفت تو دیوار رستوران و بی‌زبان کف رستوران پخش شد، اما سعیدخان باز هم ول کن نبود و زیر لب می‌گفت: «از بس این حاج آقا یک دنده است.»


جوگیر شدن در رانندگی

امروز بعد از حدود یک ماه برای اولین بار توانستم قلمی دست بگیرم و خاطره آن روز مصیبت‌بار را بنویسم. داستان از این قرار بود که داخل خودروی پیکان مسافرکش از بزرگراه همت به سمت غرب در حال حرکت بودیم. همه چیز خوب و عالی بود. هوا بهاری و خورشید در سینه آسمان آبی و ترافیک هم به قول همان خانم داخل رادیو زیبا و در حال حرکت بود تا این‌که بغل دستی من به خودروی پژویی که داشت بین سایر خودروها لایی می‌کشید اشاره کرد و گفت: «عجب دست فرمونی داره!» که‌ ای کاش زبانش را مار می‌گزید و این حرف را نمی‌زد. بعد از آن بود که پرواز با پیکان را تجربه کردیم! و فهمیدیم پرواز کردن کار ساده‌ای است اما فرود آمدن سخت دشوار است! خلاصه آقای راننده که به غیرتش برخورده بود گفت: «جون شما الان سوکسش! می‌کنم» و ما هر چقدر سعی کردیم او را از سوسک کردن آن راننده بیچاره منصرف کنیم فایده‌ای نداشت که نداشت. مدام زیر لب زمزمه می‌کرد: «الان دست فرمونی نشونتون بدم که تا عمر دارین فراموش نکنین» چقدر هم راست می‌گفت، واقعا من یکی تا آخر عمرم فراموش نمی‌کنم، البته پرواز با پیکان چیز ساده‌ای نیست که براحتی بتوان فراموش کرد. همه چیز داشت بخیر می‌گذشت تا رسیدیم به قسمت فرود پیکان در اتوبان. عرض کردم که فرود کار سختی است آن هم روی گارد ریل وسط اتوبان!


جوگیر شدن تماشاگران فوتبال

یک ساعتی از اتمام مسابقه فوتبال گذشته بود، اما رگ‌های گردنش هنوز بشدت متورم بود. در طول زندگی پربارش به مرغ هم لگد نزده بود چه برسد به توپ فوتبال، اما با عصای زیر بغلش قسم می‌خورد اگر داخل زمین بود حداقل 5 گل می‌زد. جوگیرتر که می‌شد معتقد بود تیم مورد علاقه‌اش بالای 100 درصد طرفدار دارد. اگر با او وارد بحث می‌شدید برای اثبات این‌که تیم آنها پرطرفدارترین تیم جهان است دلایل قانع‌کننده‌ای داشت که مو لای درزش نمی‌رفت.


جوگیر شدن در خرید

خدا آن روز را نیاورد که فامیلی، دوستی، همسایه‌ای، کسی جسارت کند و چیزی بخرد. آرام و قرار از ما گرفته می‌شود و شب و روز ما یکی می‌گردد و تا لنگه همان چیز را نخریم آرام نمی‌نشینیم.

هر سال برای عید دیدنی به منزل زوج جوان 70 ساله‌ای که از بستگان دور ما هستند و وضع مالی نسبتا خوبی دارند می‌رویم. امسال هم به رسم عادت برای عید دیدنی به منزل آنها رفتیم. خیلی تحویلمان گرفتند و برای ما میوه پشمالو آورده بودند. بنده خداها شنیده بودند که خرید میوه درشت نشانه پولدار بودن است به همین دلیل برای همه نارگیل خریده بودند.

از مایکروویو جدیدشان زیاد راضی نبودند. طوبی خانم می‌گفت: «هر چی تخم‌مرغ می‌گذاریم آن تو منفجر می‌شود.»

یک فروند ماشین ظرفشویی هم خریده بودند به این بزرگی، اما طوبی خانم هنوز نفهمیده بود که دستگاهی چنین پیشرفته چرا لباس‌ها را خوب نمی‌شوید.


جوگیر شدن در پیروی از مد

برای پذیرش هر نوع پوششی کافی است 20 ثانیه روی مخ ما کار کنند. (مثلا بگویند خیلی به رنگ پوست شما می‌آید). در ثانیه بیست و یکم مشغول شمارش پول برای خرید همان جنس هستیم. تلخ ترین خاطره زندگی یکی از دوستان من مربوط به زمانی است که برای اولین بار پای البسه‌ای عجیب و دراز به نام کراوات به خاندان آنها باز شد. بعد از ورود این شیء ناشناخته به خاندان آنها، تعداد مردهای فامیل به طرز وحشتناکی کاهش پیدا کرد. اگر چه بعد از تحقیقات مشخص شد که همه آنها بر اثر خفگی از دنیا رفته‌اند! اما بالاخره فهمیدند اگر از کراوات هم استفاده نکنند، باز هم می‌توانند شیک پوش باشند یا حداقل قبل از جوگیر شدن و استفاده از کراوات روش درست گره‌زدن آن را بیاموزند.


جوگیر شدن در دادن اطلاعات غلط

اگر خدای نکرده کسی جرات کند و از ما بپرسد که در فلان کار واردید، تا طرف به خاطر سوال نسجیده‌اش به غلط کردن نیفتد دست از سرش بر نمی‌داریم.

ای آقا مگر خبر ندارید؟ من تمام وسایل برقی خودمان را تعمیر می‌کنم. جاروبرقی شما خراب شده؟ کاری ندارد، پشت موتور جاروبرقی یک سیم هست که... دو ساعت بعد.

اکبر آقا جاروبرقی را که یادت هست، همان کارها را که گفتی انجام دادم، اما از آن موقع به بعد تا جارو را به برق وصل می‌کنیم کنتور کل ساختمان می‌پرد!

جان من! خیلی جالب است آخر جارو برقی ما هم همین جوری شده بود.

خب اکبر آقا جاروی خودتان را چه کار کردید؟

هیچی بردم تعمیرگاه البته زیاد خسارت ندیده بود فقط موتورش سوخته بود!

مرد حسابی جارو برقی فقط موتورش مهم است، چیز دیگری که ندارد.

ای بابا، لوله به آن درازی را نمی‌بینی می‌گویی فقط موتورش مهم است؟ خدا وکیلی از مسائل فنی هیچ سر رشته‌ای نداری.


جوگیر شدن در خالی بندی

با شاخ و برگ دادن به یک موضوع ساده آن را در حد یک اتفاق بزرگ جلوه می‌دهیم و گاهی هم ابرقهرمان می‌شویم!

پیرزنی را از یک خیابان خلوت رد می‌کنیم، اما زمانی که موضوع را برای دیگران بازگو می‌کنیم، می‌گوییم سیل تا زانوی ما آمده بود و آتشفشان در حال فوران بود، در همین حال که پیرزن روی کول من سوار بود، یک دایناسور از روبه‌رو به ما حمله کرد، مانده بودم چه کار کنم، پیرزن را بندازم و فرار کنم که این کار اصلا جوانمردانه نبود.

گفتم: مادر شنا بلدی؟

گفت: نه، پسرم.

وضعیت خیلی بدی بود. یکدفعه دیدم که یک هلیکوپتر در ارتفاع پایین در حال پرواز است. پریدم و یک دستی هلیکوپتر را گرفتم.

مرد حسابی مگر می‌شود همچنین کاری کرد؟

خب مجبور بودم شما اگر جای من بودید چه کار می‌کردید؟ چاره‌ای نداشتم. تازه خدا را شکر که یک دست من خالی بود وگرنه مجبور می‌شدم هلیکوپتر را با دندان بگیرم... .
  

بزرگ ترین دهان دنیا + عکس

این مرد جوان در مصاحبه‌ای با خبرگزاری رسمی ایتالیا، یادآور شد: من همیشه آرزو داشتم که دهان بزرگم را به نمایش عمومی در‌آورم و هم‌اکنون این رویا به حقیقت پیوسته است.
ایسنا: «فرانسیکو دمینیکو ژاکیم» مردی 20 ساله است که با دهان 16 سانتیمتری رکورد بزرگترین دهان جهان را از آن خود کرد.

این مرد 20 ساله که اهل «آنگولا» در آفریقا است، با شرکت در مسابقه بزرگترین دهان که در «رم» برگزار شد، موفق شد با قرار دادن یک قوطی نوشابه درون دهان 16 سانتیمتری خود رکورد جدیدی را به نام خودش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند.



این مرد جوان در مصاحبه‌ای با خبرگزاری رسمی ایتالیا، یادآور شد: من همیشه آرزو داشتم که دهان بزرگم را به نمایش عمومی در‌آورم و هم‌اکنون این رویا به حقیقت پیوسته است.


مپراتور چین به شاه ایران چه نوشت؟؟


«شیائو یان» امپراتور چین (از سال 502 تا 550 میلادی) در 6 مارس 521 پیامی برای قباد ساسانی، شاه وقت ایران نوشت که متن آن تا به امروز باقی مانده است.



نامه امپراتور چین به پادشاه ایران به بیشتر زبانها ترجمه شده و یک سند تاریخی بسیار جالب است. با تطبیق تقویم ها، این نامه در ششم مارس آن سال در نانژینگ (نام آن در زمان آن: ژیان کانگ) پایتخت وقت چین امضا و مهر شده بود.

سفیر ویژه شیائو فاصله نانژینک تا تیسفون از طریق خجند و سمرقند را در سه ماه طی کرده بود.

شیائو که بنیادگذار دودمان «لیانگ» است و 48 سال بر چین حکومت کرده در پیام خود نوشته بود: " داشتن روابط نزدیک، دوستی، تفاهم و همکاری با پارسیان و استقرار نمایندگی های دائمی دو دولت در پایتخت های یکدیگر برای او یک آرزوی دیرین و تحقق آن یک موهبت است. ما چینیان شاگردان کنفوسیوس هستیم که با زرتشت شما عقاید و نظرات مشترک داشته است.

ما بودائی شده ایم ولی آموزش های انسانی، اخلاقی و فرهنگی کنفوسیوس همچون خورشید چراغ راه مان است. استخدام های دولتی ما و انتصاب مقامات عینا برپایه آموزش کنفوسیوس و پس از یک امتحان دقیق صورت می گیرد و همچنین برنامه دانشگاههای ما. "

پیام سپس وارد امور سیاسی می شود و بسیار مفصل است.

ایران و چین در دوران حکومت اشکانیان روابط تنگاتنگ بایکدیگر داشتند که در دوران ساسانیان ادامه یافته بود که درگیری ایران با هون ها، برای مدتی راههای ارتباطی میان ایران و چین و به ویژه جاده ابریشم را در آن سوی سیحون (سیردریا) ناامن ساخته بود و مبادله سفیر دچار اخلال شده بود.

سفیر امپراتور شیائو هنگامی وارد ایران شده بود که دولت ایران راه ورود بلغارها به قلمرو روم را باز گذارده بود و این بلغارهای مهاجر شهر قسطنطنیه را تهدید می کردند. قراربود دولت روم به ایران پول بدهد تا در شمال قفقار از ورود بلغارها و سایر اقوام مغول تبار به قلمرو روم جلوگیری کند که ارسال این پول قطع شده بود.

قباد پیش از ورود سفیر چین، خسروانوشیروان را با اینکه پسر سومش بود، به دلیل داشتن لیاقت بیشتر ولیعهد اعلام کرده بود و خسرو جلسات طولانی مذاکره و تبادل اطلاعات با سفیر چین داشت که شرح آنها در تاریخ آمده است.

کوروش کی بود و چه کرد؟


کوروش بنیادگذار کشور ایران، مردی که عموم تاریخ نگاران او را «اندیشمند، انساندوست ، دادگستر و مهربان» توصیف کرده اند در مارس سال 530 پیش از میلاد ــ 9 سال پس اعلام امپراتوری ایران فوت شد.




وی یازده سال پس از ایجاد دولت واحدی از سه طایفه مهاجر قوم آرین - پارس، ماد و پارت، شهر بابل (در جنوب غربی بغداد امروز و پایتخت یک امپراتوری به همان نام) را تصرف و در آنجا در اکتبر سال 539 پیش از میلاد ایجاد امپراتوری مشترک المنافع ایران را اعلام کرده بود.
امپراتوری ایران در زمان کوروش که نام او در غرب با قلب تلفظ حروف یونانی، سیروس و سایرس، گفته می شود از هند تا مرمره و از سیردریا (رود سیحون) تا دریای سرخ امتداد داشت که پسر او کامبیر (کامبوزیا = کامبوجیا = کمبوجیه) بر وسعت آن افزود و داریوش بزرگ و پسرش خشایارشا قلمرو ایران را گسترش بیشتری دادند که بیش از دو قرن بزرگترین قدرت و تنها ابرقدرت جهان بود با فرهنگ و تمدنی درخشان و بی مانند.
کوروش برای اخراج طوایف آرال که از سیردریا گذشته وارد سغدیانا و سرزمین پارسیان در فرارود (تاجیکستان امروز و ...) شده بودند به این منطقه رفته بود که به سوی او که سوار بر ارّابه بود و سربازانش را در میدان نبرد هدایت می کرد زوبینی پرتاب شد و عمر وی پایان یافت.
با وجود درگذشت کوروش، سربازان او جنگ را بردند و مهاجمان را به آن سوی سیردریا عقب راندند. ( سغد اینک یک ایالت تاجیکستان و فرماندارنشین آن، شهر باستانی خجند است).
برخی از مورخان درگذشت کوروش بزرگ را در منطقه فرارود نتیجه بیماری نوشته اند، نه اصابت زوبین. آرالی ها تمدنی عقب مانده و غیر قابل قبول برای ایرانیان داشتند و کوروش مایل به آلوده شدن ایرانیان به این تمدن [از جمله همبستر شدن علنی با زنانشان] نبود.
موسس و پدر کشور ایران که مادرش ماد و پدرش پارس بود در میدانهای جنگ، همیشه در میان سربازان بود و از آنان جدا نمی شد و (اگر نوشته مورخان یونانی درست باشد) جان خود را بر سر همین روش گذارد. او بارها گفته بود که نباید سرباز جان برکف نهد و بجنگد و افتخار پیروزی نصیب شاه شود که دور از میدان جنگ در چادر خود درمیان نیروهای محافظ و اسبان آماده برای فرار می آساید.

جنازه کوروش همچنان که وصیت کرده بود به پاسارگاد منتقل و مدفون شد که آرامگاه او تا به امروز باقی مانده و هموطنان پس از 25 قرن همچنان برای ادای احترام نسبت به او به پاسادگاد می روند.
کوروش در بابل و پس از صدور اعلامیه ای که امروز نحستین منشور اتحاد ملل و حقوق بشر نام برده می شود وصیت کرده بود صرف نظر از محل مرگ او، باید در پاسارگاد دفن شود. کوروش هنگام تعیین محل دفن خود از این که برای مدتی بسیار طولانی، جسد او قطعه زمینی را از ثمر دادن باز می دارد از مردم ایران (قبلا) پوزش خواسته بود.

کوروش جهانی فکر می کرد و همه ملتها را متساوی الحقوق می دانست و عقیده به ایجاد یک دولت جهانی مجهز به اخلاقیات داشت تا جنگها و خونریزی ها پایان یابد و یک قانون واحد حاکم بر روابط ملتها باشد.

اعلامیه او پس از فتح بابل که سلطانش به آزار دادن سایر ملل و نیز اتباع خود شهرت داشت، نخستین منشور ملل متحد و اعلامیه حقوق بشر شناخته شده و نگهداری می شود.
کوروش دین ایرانیان (آیین زرتشت) را به ملل دیگر تحمیل نکرد. وی شورائی از سران ملل تابعه به ریاست خود تشکیل داده بود و امپراتوری او در حقیقت یک جامعه مشترک المنافع بود و شرط عضویت در این جامعه دادن آزادی به مردم محل، بر قراری حکومت قانون، منع بردگی و قطع ظلم و تعدی بود.
ارتش کوروش سربازان اسیر را به بردگی نمی فروخت و اموال ملت مغلوب را مصادره و غارت نمی کرد. یهودیان در کتاب مقدس خود کوروش را "آزادیبخش" و او را یک مسیح خوانده اند. کوروش اسیران یهودی دولت بابل را آزاد کرد و به وطن خود بازگردانید و با پول ایران شهرهایشان را که به دست سلطان بابل ویران شده بود مرمت و نوسازی کرد.

مسخره ترین مرگ های دنیا؟؟

الکساندر: ( پادشاه یونان 1920،1893)
یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.

تامس آت وی: ( نمایشنامه نویس انگلیسی 1652، 1685)
مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک سکه به دست آورد و با آن ، یک دست گوشت خرید و از شدت ولع ، همان لقمه دهان پرکن اول ، گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

آرنولد بنت: داستان نویس انگلیسی (1867،1931)
وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن مرد.

آلن پینکرتون: ( موسس آژانس کارآگاهی آمریکا 1819، 1884)
هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

اسکندر کبیر: ( پادشاه مقدونی 356 ،323 ق.م )
به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.



بوسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد. جیمز داگلاس ارل مورتون: ( 1525،1581)

رودولفونی یرو: ( ژنرال مکزیکی 1880، 1917 )
اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه و مرگش شد.

زئوکسیس: ( نقاش یونان قرن پنجم ق.م )
به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگ هایش پاره شد و مرد!

ژراردونرال: ( نویسنده فرانسوی 1885،180 8)
با بند پیشبند، خود را از تیر چراغ برق خیابان ، حلق آویز کرد.

فالک فیتز وارن چهارم: ( بارون انگلیسی 1230، 1264)
در بازگشت از یک جنگل، اسبش در باتلاق افتاد و فالک که زره پوشیده بود، در درون زره اش خفه شد.

کلادیوس اول: ( امپراطور روم 54 ب م. 10 ق.م )
با یک پر آغشته به سم خفه شد!



مرگ در کمین ما هم هست... چه طور میخواهیم در برویم؟

فرق درس خواندن دخترها با پسرها؟؟


دخترها:
بعضی از اونا واقعاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند
بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...
یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.
و اما پسر ها:
یا درس نمی خونند یا وقتی می خواند بخونند باید حسش بیاد. وقتی حسش میاد که شب امتحانه ...
یه کم که درس خوندند یه موردی پیش میاد و بهش خیره می شوند
و به یه چیزی فکر می کنند بعد انگار که درس خوندند بلند میشند میرن استراحت می کنند بعد از یک ساعت استراحت دوباره میرند میشینند فکر می کنند . وقتی فکرشون تموم شد کتاب را ورق میزنند یه کم براندازش میکنند وزنش می کنند استخاره می کنند برای خودشون تقسیمش می کنند میگند تا ساعت فلان اینقدر می خونم تا ساعت فلان اینقدر بعد میرن استراحت کنند . حین استراحت حسشون تموم میشه
حال ندارند برند بخونند ولی چون می دونند فردا امتحان دارند پا میشند میرند سر کتابشون.
همینجور که می خونند هیچی حالیشون نیست چون جای دیگه فکر می کنند(لازم به ذکر است که هیچ وقت در هیچ موقعیتی فکر نمی کنند فقط موقع درس خوندن فکرشون میاد) بعد از نیم ساعت دوباره میرن استراحت، بعد سه ربع استراحت می بینند خیلی دیر شده .دوباره میرنند درس بخونند این بار می خونند یه چیزایی هم یاد میگیرند ولی چیزایی که یاد نمی گیرند را میذارند که فردا از دوستاش بپرسند یه کم به معلمشون فحش میدند می گند اینارو درس نداده . خلاصه آخرش نمیرسند کتاب را تموم کنند فردا میرند میبینند که دوستاشون یه چیزایی می گند که تا حالا به گوششون نخورده بعد اعصابشون خرد میشه اونایی هم که خونده بودند یادشون میره به همین سادگی

13 نکته که باید در مورد ازدواج بدانید؟؟؟


حقیقت امر ان است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید به خاطر انگیزه های آنی وارد آن گردید ممکن است شما دیوانه وار همدیگر ار دوست داشته باشید اما اگر همسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد...

1- مطمئن گردید که فرد مناسبی را بگزیده اید:
واضح است نه اما حقیقت امر آن است که ازدواج چیزی نیست که بخواهید به خاطر انگیزه های انی وارد آن گردید ممکن است شما دیوانه وار هدیگر ار دوست داشته باشید اما اگر همسرتان خواهان فرزند باشد اما شما نه ازدواج شما قطعا زیاد دوام نخواهد آورد و یا انکه ارزشهای شما با ارزشهای همسرتان متفاوت باشد اگر در مورد فردی که می خواهید با وی ازدواج کنید تردید دارید بهتر است بیشتر درباره آن بیاندیشید.

2- مطمئن شوید هر دوی شما امادگی دارید:
پیش از آنکه پیشنهاد ازدواج دهید درباره آن که در زندگی به دنبال چه اهدافی می باشید حتی اهداف 50 سال آینده خود با یکدیگر صحبت کنید هر چه بیشتر با یکدیگر در مورد آن چه برای شما حائز اهمیت می باشد گفتگو کنید بیشتر متوجه آن می گردید که آیا با یکدیگر تفاهم دارید یا خیر. همچنین باید از لحاظ مالی آمادگی داشته باشید اگر شما قادر نیستید که مخارج خود را تامین کنید بهتر است نامزدی خود را به تعویق بیاندازید.

3- از پدر و مادر وی اجازه بگیرید:
شما ابتدا باید بدانید که آیا اگر پیش از ازدواج با پدر و مادر وی مشورت کرده و اجازه بخواهید انها را خشنود می سازد یا خیر.این نکته شاید عجیب به نظر آید اما شما که نمی خواهید پدر زن و مادر همسر آینده خود را برنجانید؟ این عمل برای آنکه دلشان را بدست بیاورید بسیار موثر خواهد بود.

4- بطریقی پیشنهاد بدهید که خوشایند وی باشد:
به پیشنهاد ازدواج همچون یک هدیه به بانوی زندگی خود بنگرید ان را بطریقی طرح ریزی کنید که باب میل و سلیقه وی بوده و مطابق با شخصیتش باشد ایا وی رومانتیک است و یا اهل تفریح و شوخ طبعی؟ ایا میل دارد بطور محرمانه از وی خواستگاری کنید و یا روی دیوار در خواست خود را بنویسید؟

5- درباره هدیه دادن به وی تصمیم بگیرید:
برای دختر ها و زنان هیچ چیز مبهوت کننده تر از یک هدیه غیر منتظره و غافلگیر کننده حلقه برلیان نمی باشد. اما اگر توان مالی شما اجازه این کار را به شما نمی دهد. برای یک حلقه را خریداری کنید از نوع سلیقه وی اطلاع یابید این کار را می توایند تا سوال کردن از دوستان و یا خانواده وی و یا مشاهده نوع جواهر آلاتی که وی استفاده می کند انجام دهید اما بسیاری از دختران تمایل دارند هنگام انتخاب حلقه خودشان حضور داشته باشند بهر حال باید به خواسته های وی احترام بگذارید.

6- مطمئن گردید پاسخ وی مثبت می باشد:
هنگامیکه پیشنهاد ازدواج می دهید باید مطمئن شوید که پاسخ وی بله خواهد بود شما می بایستا از قبل در مورد ازدواج به اندازه کافی صحبت کرده و کاملا از آن چه طرف مقابل از یک شریک زندگی بلند مدت انتظار دارد اگاهی یافته باشید درست است که می خواهید پیشنهاد ازدواج شما برای او سورپریز باشد اما نباید بی مقدمه دست به این کار بزنید.

7- افراد زیادی را از قصد و تصمیم خود آگاه نسازید:
شما ممکن است وسوسه شوید که قصد خود را با دوستان و خانواده خود در میان بگذارید اما عاقلانه تر آن است که این خبر را تنها با یکی دو تا از دوستان و یا نزدیکان صمیمی خود در میان گذاشته و به آنها اطمینان داشته باشید که رازدار و محرم اسرار شما می باشند.

8- پیشنهاد خود را از حفظ نکنید:
صرف نظر از آنکه کجا و چگونه پیشنهاد ازدواج می دهید باید آن پیشنهاد با نهایت صداقت و ابراز عشق حقیقی شما نسبت به وی همراه باشد از قبل در مورد حرفهایی که می خواهید به او بزنید یادداشت بردارید اما دقیقا انها را از بر نکنید در آن لحظه به وی بگویید که چرا وی یک فرد استثنایی بوده و چرا شما خواهان آن می باشید که باقی عمر خود را با وی سپری کنید باید جملات شما از دلتان براید او می خواهد با یک مرد ازدواج کند و نه یک ربات!

9- مکان و زمان مناسب را بیابید:
مکانی که پیشنهاد ازدواج می دهید می تواند یک رستوران پارک سینما و یا لب دریا باشد اما بهتر است مکانی انتخاب کنید که برای هر دوی شما خاطره انگیز بوده و شما را به یاد خاطرات گذشته بیندازد فاکتور زمان نیز بسیار مهم می باشد اگر وی سرایط سختی را سپری می کند اگر خسته و یا گرفتار دغدغه های شخصی و شغلی خود می باشد و یا آنکه از دست کسی عصبانی است زمان مناسبی برای این کار نمی باشد.

10- او را دستپاچه نکنید:
شما ممکن است بخواهید پیشنهاد خود را برای جهانیان فریاد بزنید و یا حداقل برای همسایگان مجاور خود اما مراقب باشید اشتیاق بی حد شما کار دستتان ندهد اگر وی شخصی درونگرا بوده و از آن که مرکز توجه دیگران واقع گردد بیزار می باشد بهتر است این کار را بطور خصوصی با وی در میان بگذارید.

11- انتظار همه نوع پیشامدی را داشته باشید:
صرفنظر از همه نقشه ها و طرح ریزی ها امکان دارد امور دقیقا ان طوری که شما و یا وی تصور می کردید پیش نرود خود را برای واکنش های احتمالی آماده کنید او ممکن است دستپاچه شده و یا هیجان زده گردد و یا آن که کاملا آرام و بی تفاوت باقی بماند وی ممکن است بگوید بله- خیر و یا شاید. شما ممکن است تصور کنید وی را کاملا می شناسید اما از پیش داوری و آنکه پاسخ وی چکونه خواهد بود پرهیز کنید چون ممکن است مایوس گردید.

12- اگر پاسخ وی منفی بود مایوس نشوید:
همواره احتمال آن که وی نه بگوید وجود دارد اما دلسرد نشوید با او صحبت کنید و علت عدم آمادگی وی را جویا گردید وی ممکن است تنها به زمان بیشتری نیاز داشته باشد و یا آن که اصلا وی دختر مناسبی برای شما نبوده باشد. اگر این طور باشد بهتر است همین حالا پی به آن ببرید تا انکه پس از ازدواج.
13- خیلی زود و یا خیلی دیر پیشنهاد ندهید:
زمان معینی برای پیشنهاد ازدواج وجود ندارد اما بهتر است پس از تنها گذشت 2 هفته از آشنایی خود با وی پیشنهاد ازدواج ندهید زمان پیشنهاد ازدواج هنگامی است که شما برای مدتی کافی به یکدیگر متعهد شده باشید همچنین زیاد وقت را تلف نکنید شجاع باشید و حرف دلتان را بزنید .

شب عروسی و مباحث پیرامون آن

شب عروسی و حجله عروس
یکی از رسومی که در ایران همچنان رایج است مربوط به شب ازدواج و حجله عروس میباشد.این رسم بدلیل تمدن کهن ایران و همینطور مسائل ناموسی به فرهنگ ما وارد شده تا حدی که نمی توان تاریخ ورود آن را حدس زد.در قرون وسطی که دیگه شورش را در آورده بودند و مرد و زن باید در حضور خویشاوندان علنی رابطه برقرار می کردند!!!..در اون جو زنها دچار یک سرخوردگی اجتماعی شدید شده و مردها هم به عنوان کسی که هنوز بچه است معروف میشدند!در گذشته نزدیکتر باز اوضاع بهتر شد ولی فکر میکنین چقدر؟وقتی دوشیزه دوطریش اسپانیایی را برای لویی سیزدهم عقد کردند تا صبح چهل نفر از مستخدمین دور اتاق رژه میرفتند و منتظر بودند ببینند کار به کجا میکشد!..هر 10 دقیقه یکبار هم یکی در اتاق رو باز میکرد و میپرسید : دوشیزه خانم عروس شدند؟؟..زهر مار......لویی سیزده بعد از آن دیگر هرمرتبه که با زنش در اتاقی بود منتظر بود که کسی داخل شود!!!
در حال حاضر در ایران هم این رسوم حاکم است ولی دیگر نه با این شدت..هزاران حرف و حدیث گفته میشود که دلیل آن هم اینست که هر خانواده رسوم خاص خود را دارد..یک گروه زن و مرد را همان شب اول در اتاقی میچپانند و میگویند :د یالا..!!!
گروهی دیگر خاله ای ، عمه ای ،کسی را اجیر میکنند تا پشت در سرک بکشد و صدای جیغ بشنود!!...ولی در حال حاضر و در خانواده های متمدن تر که تعداد آنها هم خوشبختانه کم نیست عروس و داماد را به حال خود رها میکنند و به آنها فرصت میدهند تا بعد از اتمام ، دستمال معروف سفید آغشته به خون بکارت را به بزرگان فامیل نشان دهند..!!!..ولی تمام اینها بستگی به عرف اجتماعی و خانوادگی دارد وکاملاً متفاوت است. نکاتی را در این زمینه باید حتماً گوشزد کرد که آنها را بترتیب و کوتاه فهرست کرده ام ….توروخدا دیگه در این زمینه ایمیل نزنید.
1-آقایان عزیز…ماه عسل یکی از بهترین راههای فرار از این مخمصه است.اگر می توانید بلافاصله همان شب دست عروس را گرفته و سوار ماشین بشید و خود را به مکان امنی برسانید!!!
2-آقایان گرامی..در شب یا روزهای نخستین ازدواج شما هزاران مشغله فکری دارید و باید بدانید که اولین رابطه شما کاملاً مهم و حیاتی می باشد.پس لازم نیست که حتماً گیر بدید که شب اول باید کار تموم بشه..فراموش نکنید اسمش رابطه جنسی میباشد ولی 80% روحی است
3-زنان در این لحظات در وضعیت بدی قرار دارند…آنها را درک کنید.خیلی طبیعی است که شما رو پس بزنند و حاضر به همخوابی با شما نشوند!این یک امر طبیعیست.فرتی احساس بدبخت شدن بهتون دست نده..بذارید به آرامش برسه.اجبار نکنید.زور نگید.درک کنید.شاید حتی این وضعیت 10 روز طول بکشه هر مقدار که زمان لازم بود بپردازید.سعی کنید به هیچ عنوان همسرتان را وادار نکنید.او خودش از اینکه جلوی شما را میگیرد فوق العاده ناراحت است پس فشار روحی مضاعف وارد نکنید.
4-آدم باشید!!قرار نیست شیرجه بزنید!!با آرامی مشغول شوید.واقعیت این است که زنان از این لحظه وحشت دارند.گوریل بازی در نیارین خواهشاً…سعی کنید همسرتان به آرامش رسیده باشد..معمولاً با کمی درد و خونریزی همراه است ولی گاهی یک یا هیچکدام از این 2 فاکتور را هم ندارد!.اصلاً غیر طبیعی نیست.. دو دستی تو سرتون نزنید اگه خون ندیدید.زنان در چندین مرتبه ابتدایی و حتی تا مدتی ممکن است از جهاز جنسی خود ارضا نشوند.باید سعی کنید که این فقدان را حتماً با نوازش و صمیمیت جبران کنید.اصلاً نترسید چون اعصاب زن در آن لحظات کاملاً به هم ریخته میباشد.آنها به زمان نیاز دارند.
5-فشار وارد نکنید.مجراهای وی در ابتدا کارایی دارند ولی اصلاً آماده نیستند.سعی کنید فشار جسمی به وی وارد نیارین.وزن خود را به او تحمیل نکنید.سعی کنید حتماً پاها را باز نگه دارید.از مایعات چرب کننده برای چرب کردن جهاز جنسی خود و همسرتون استفاده کنید.یک مرتبه این کار را نکنید.ممکن است احساس ضعف به همسرتان دست بدهد ، اشکال از خونیست که از وی خارج میشود.دو دستی تو سرتون نزنید!!
6-بهتر است سری اول یک یا چند بار همسرتان را از طریق oral *** به اورگاسم برسانید و بعد شروع به defloration بکنید.بهتر است یک بالشت کوچک زیر باسن وی قرار داده تا جهاز جنسی وی در حالت بهتری قرار گیرد.نکته آخر اینکه زمانی را که او مایل به انجام است انتخاب کنید و نترسید.

فیل‌ها از مورچه‌ها وحشت دارند!

نتایج تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان می دهد که فیلها نه تنها از موشها می ترسند بلکه با دیدن مورچه ها نیز به وحشت می افتند.

به گزارش مهر، برطبق یک اسطوره قدیمی موشها به اندازه کافی برای فیلها وحشتناک هستند اکنون دانشمندان دانشگاه فلوریدا نشان دادند که بزرگترین جاندار روی زمین از موجودات کوچکتری به نام مورچه نیز واهمه دارند.

بررسی‌های این دانشمندان نشان می دهد که مورچه ها نگهبانان واقعی درختان اقاقیا هستند و از این درختان در مقابل خطر غارت فیلهای گرسنه محافظت می کنند.

به گفته این محققان، مورچه های نگهبان اقاقیا بیش از آنچه که تاکنون تصور می شد در اکوسیستم نقشی حیاتی ایفا می کنند.

تاد پالمر سرپرست این تیم تحقیقاتی در این خصوص اظهار داشت: «در داستانهای قدیمی، مورچه های کوچک در مقابل این جانواران گیاهخوار مقاومت می کنند. حرکت دسته جمعی گروههای مورچه هایی که وزن آنها حدود 5 میلی گرم است می تواند از این درختان در برابر حیواناتی که ابعاد آنها حدود یک میلیارد برابر ابعاد این مورچه ها است محافظت کنند.»

براساس گزارش تلگراف، این محققان پس از بررسی یک گونه از درخت اقاقیا به نام Acacia drepanolobium که به ندرت مورد هجوم فیلها قرار می گیرد به این نتایج دست یافتند.

پالمر افزود: «ما فکر کردیم که این واقعا جالب است که چرا ما اغلب فیلهایی را می بینیم که ترجیح می دهند از درختانی تغذیه کنند که محل زندگی مورچه ها نباشد. در حقیقت، فیلها از حرکت دسته جمعی مورچه هایی که به طرف آنها یورش می برند به شدت می ترسند.»

مغز ، بیش از ۱۵۰ دوست نمی تواند بپذیرد!


“اعتیاد به دوست” روی شبکه های اجتماعی امروزه به یک نگرانی بزرگ تبدیل شده است. این درحالی است که نتایج تحقیقات محققان دانشگاه آکسفورد نشان می دهد که فضای “نئوکورتکس” مغز برای دوست یابی از یک محدودیت برخوردار است و قادر نیست که بیش از ۱۵۰ دوست را برای خود تعریف کند.

نئوکورتکس مسئول پردازش افکار آگاهانه و زبان است و توانایی ایجاد تماس این فضای مغزی با دیگران تنها برابر با ۱۵۰ نفر است. بنابراین بهتر است که این محدودیت به جای آنکه صرف افراد ناشناس شود برای دوستی با آشنایان مورد استفاده قرار گیرد. این محققان در این خصوص اظهار داشتند: “در کل، دنیای اجتماعی ما بسیار کوچک است حتی اگر اینترنت امکان وسیع کردن این دنیا را از طریق ارسال کارت پستالهای مجازی برای هزار و ۵۰۰ دوست اینترنتی فراهم کند باز تنها ۱۵۰ دوست واقعا می توانند در ذهن یک فرد بگنجند.”


به طور خلاصه یک شخصیت مجازی (آواتار) همان ابعاد یک فرد در پوست و استخوان را دارد چرا که این مغز است که باید هر دو دنیای مجازی و واقعی را شکل دهد و از آنجا که تواناییهای مغز به ساختار فیزیکی آن محدود می شود بنابراین دوست یابی بیش از حد در یک دنیای مجازی بی فایده است.

این محققان انگلیسی به منظور دستیابی به این نتایج، ترافیک آنلاین کسی که هزاران تماس مجازی بر روی شبکه های اجتماعی دارد را با کسی که تماسهایش به چند صد دوست محدود می شود مقایسه کردند. نتایج این تحقیقات نشان داد که تفاوت زیادی میان این دو فرد در کیفیت ارتباط با دیگران وجود ندارد. این بررسیها در ادامه یک سری از تحقیقاتی انجام شد که این دانشمندان در دهه ۹۰ و با بررسی پویاییهای اجتماعی گروههای نوجوانان، محیطهای کاری و قبایل ما قبل تاریخ انجام داده بودند.

نتایج تمام این تحقیقات نشان می دهد که در تمام دوره های تاریخی، انسان تنها توانسته است روابط مهم خود را با حداکثر ۱۵۰ نفر حفظ کند. به گفته این دانشمندان، هر یک از ما پنج فرد بسیار صمیمی در زندگی خود داریم و پس از این افراد، دوستان و آشنایان بر پایه میزان صمیمیت در مغز دسته بندی می شوند و تنها ۱۵۰ دوست می توانند وارد لیست این طبقه بندیهای مغز شوند.

براساس گزارش PC World، این محققان در این خصوص اظهار داشتند: “ما می توانیم هزار اسم را در پروفایل خود در یک شبکه اجتماعی داشته باشیم اما بدون ایجاد تماس در دنیای واقعی هیچ دوستی واقعی رخ نمی دهد و بنابراین پیش از ورود به یک زندگی مجازی باید قبول کنیم که مغز ما انتخاب اجباری خود را از قبل کرده است.”



اراده عجیب یک زن:

نینل کولاگینا دختر جوانی بود که در صلیب سرخ ارتش روسیه کار میکرد. در اواخر جنگ، در 14 سالگی توسط ترکش توپ های آلمانی زخمی شد. بهبود او مدت ها به طول انجامید. نینل بعد ها به خاطر آورد:« یکروز بسیار خشمگین بودم. داشتم به طرف ظرف ها می رفتم که تنگ آب خوری تا لبه ی قفسه لغزید، پیش آمد افتاد و شکست.»
اتفاقات مشابه دیگری روی داد. چراغ ها در مجاورت او روشن و خاموش می شدند. ظروف چینی خودبخود از روی میز بر زمین می افتاد. ابتدا نینل فکر می کرد ارواح خبیثه دور و بر او وجود دارد اما بعد احساس کرد که نیرویی که اشیاء رابه حرکت در می آورد از درون خود اوست.
او به تمرین تمرکز پرداخت و یاد گرفت که چگونه نیروی خود را متمرکز کند. یکی از اوبین دانشمندان که به او توجه کرد، ادوارد نامف بود. او مقداری چوب کبریت را بر روی میز پراکنده کرد و دختر دستش را بر روی آن ها به حرکت در آورد و توانست آن ها را به جنبش وا دارد و بر زمین بریزد.
آزمایشات دیگری انجام شد. 60 فیلم از او گرفته شد که کارهای او را نشان می داد. در طی جالب ترین آزمایشی که فیلم برداری شد تخم مرغی در آب نمک خود به خود شکسته شد. نینل با تمرکزی دقیق در حالی که چند متر دورتر از میز ایستاده بود توانست زرده را از سفیده جدا کند.
الکترودهایی که به او متصل شده بود نشان می داد که او تحت فشار شدید روحی و فکری است.
دکتر گنادی سرگیف که آزمایشات را رهبری می کرد میزان میدان الکترواستاتیک را در اطراف نینل اندازه گیری کرد. در لحظه ای که او شروع به جدا کردن زرده از سفیده نمود ضربان میدان به چهار سیکل در ثانیه رسیده بود.
دکتر سرگیف نتیجه گرفت که این ارتعاشات مانند امواج مغناطیسی عمل می کنند. به محض آنکه ارتعاشات مغناطیسی یا امواج شروع می شود باعث می شوند اشیایی که او فکر خود را بر آن ها متمرکز می کند حتی اگر شئ غیر مغناطیسی باشد به صورت مغناطیسی عمل کند او با این طریق می تواند اشیاء را از خود دور یا به سوی خود جذب کند.
منبع: کتاب جهان عجایب

ازدواج مرد استرالیایی با سگش!!!!+تصاویر

این مرد جوان روزگذشته در حضور دوستان و آشنایانش با سگ محبوبش ازدواج کرد.

بقیه مطلب در ادامه مطلب هست 
ادامه مطلب ...

کشف پستاندار 13میلیون ساله

کشف پستاندار 13میلیون ساله*ای که با انسان و میمون*ها اجداد مشترکی دارد / عکس

محققان سنگواره*هایی 13میلیون ساله از استخوان آرواره میمون شبگرد هندی را که اجداد مشترکی با انسان و میمو*ن*ها دارد، کشف کرده*اند. این کشف می*تواند اسرار تازه*ای از گذشته اولین نخستیان زمین را فاش کند.
محبوبه عمیدی: محققان 18 قطعه استخوان آرواره متعلق به گونه جدیدی از میمون شبگرد هندی را که حدود 13میلیون سال پیش روی زمین زندگی می*کرده، در معدن زغال*سنگی در تایلند کشف کرده*اند. این حیوان اجداد مشترکی با انسان و میمون*ها دارد و به همین دلیل این کشف می*تواند اسرار تازه*ای از گذشته اولین نخستیان روی زمین را فاش کند.
میمون شبگرد هندی که در حال حاضر تنها در نواحی جنوب*شرقی آسیا یافت می*شود، یکی از نخستی*ها به*شمار می*رود و با انسان و میمون*ها اجداد مشترکی دارد.


در کاوش*های انجام شده در معدن زغال*سنگی در تایلند، تعدادی استخوان آرواره از گونه تازه*ای از این پستاندار شبرو با نام علمی Tarsius sirindhornae کشف شده که نشان می*دهد این جاندار ماقبل تاریخ چیزی حدود 180 گرم وزن داشته و بزرگتر از گونه*های کنونی آن بوده است.




یائووالاک چایمانی و همکارانش که موفق شده*اند 18 استخوان آرواره متعلق به این پستاندار را کشف کنند، می*گویند هر یک از این آرواره*ها بین 1 تا 4 دندان کوچک داشته است.
چایمانی و همکارانش احتمال می*دهند این آرواره*های فسیل شده متعلق به میمون*های شبگرد هندی باشد که توسط پرندگان شکارچی شکار شده* و استخوان*های آنها جایی مانند یک لانه انباشته شده است. سپس سیل یا جریان تند آب این منطقه را شسته و استخوان*ها را به درون معدن زغال*سنگ ریخته است.
این پستاندار کوچک با چشم*های درشت و گرد منحصربه*فرد از گونه*های بسیار کمیاب روی زمین به*شمار می*رود و به همین دلیل کشف 18 عدد استخوان آرواره از این حیوان در یک کاوش برای زیست*شناسان و دیرین*شناسان اتفاق بزرگی است.
اجداد میمون*های شبگرد هندی هم احتمالا مانند گونه*های امروزی جهندگان خوبی بوده و مانند آنها می*توانسته*اند سرشان را 180 درجه بچرخانند. تنها تفاوت فاحشی که سنگواره*ها نشان می*دهند به شکل دندان*های این دو گونه برمی*گردد.
چایمانی می*گوید: «گونه*های امروزی این پستاندار از پستانداران کوچکتر یا حشرات تغذیه می*کنند و دندان*های بسیار تیزی دارند اما فسیل*های کشف شده دندان*های ساییده*شده*ای دارند که به درد این ---- غذایی نمی*خورد. شاید این گونه ماقبل*تاریخ از مواد غذایی دیگری تغذیه می*کرد.